پيام
+
خدا را ديده اي آيا؟
به هنگامي که مي فهمي دگر تنهاي تنهايي!
رفيقي، همدمي، ياري کنارت نيست و مي ترسي که راز بي کسي را با کسي گويي
يکي بي آنکه حتي لب تو بگشايي، به آغوشي تو را گرم محبت مي کند با عشق...
گمانم ديده اي او را
که من هم آرزو دارم ببينم باز هم او را
که او خود مي گشايد ديده هاي روشن دل را...
به هنگامي که مي فهمي دگر تنهاي تنهايي!
رفيقي، همدمي، ياري کنارت نيست و مي ترسي که راز بي کسي را با کسي گويي
يکي بي آنکه حتي لب تو بگشايي، به آغوشي تو را گرم محبت مي کند با عشق...
گمانم ديده اي او را
که من هم آرزو دارم ببينم باز هم او را
که او خود مي گشايد ديده هاي روشن دل را...
* هاتف *
92/9/22
اواز قطره
به به
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید