شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ سکانس اول : مشغول ” بادبادک بازي “بودم که صداي دختر بچه اي توجه ام را جلبيد … ” دست فروشي ” بود که ماموران شهرداري فقط به جرم دست فروشي به دنبال اش مي دويدند … دلم سوخت … سکانس دوم : مشغول وب گردي بودم …” فردا” راديدم … همان پارک ، اما با دخترکاني مبتذل و محرک! اين بار مامور شهرداري را نديدم که دنبال شان بدود … و باز هم دلم سوخت … وقتي بودکه آن‌ چه مي‌کردندبه ريا مي‌کردند.اکنون به آن‌چه نميکنندريا
به آنچه نميکنند ريا ميکنند
* کميل *
متاسفم ...
طوبای محبت
رتبه 0
0 برگزیده
1459 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top