نظرات ياداشت گم شده ام آقا ... بسان کودکـي کـه دست مادر را به غفلت رها کرده

وبلاگ : طوباي محبت

يادداشت : گم شده ام آقا ... بسان کودکـي کـه دست مادر را به غفلت رها کرده

نظرات : 2 خصوصي ، 55 عمومي

نام:

ايميل:

سايت:

مشخصات شما ذخيره شود.

متن پيام :
حداکثر 2000 حرف

كد امنيتي:

اين پيام به صورت خصوصي ارسال شود.

< 1 2 3 4 >

+ بچه ريشو

سلام

با مطلب"بعضي از سوابق حسن روحاني"

به روزم

+ خون شهدا

بسم رب الزهرا

سلام عليکم بزرگوار
وقت بخير و خدا قوت

عيدتان مبارک
انشاالله عيدي خود را از دستان مبارک مهدي فاطمه عج هديه بگيريد و برکت لحظه هاي عمرتان پر بار تر و پربار تر شود.

قلمتون پايدار
شهادت نصيبتان
التماس دعا
يا زهرا

+ ♥ عادل و باران ♥

مهدي

+ سادات موسوي

به نام خدا

ساحل صبوري :

طوباي محبت :

http://sahel68.ParsiBlog.com/ :

سلام به اطلاع ميرساند: فرصت شرکت در مسابقه ي عکس گردشگري پارسي بلاگ تمديد شد...آخرين فرصت براي هنرمندان و هنردوستان دوربين به دست :)

10 تير 92 است. ...لطفن قبل از ارسال عکس ها، شرايط شرکت در مسابقه را مطالعه فرماييد....موفق باشيد...http://pic.parsiblog.com/

+ ختم قرآن وِيژه ماه رمضان

سلام.امسال سال چهارم است برا ختم قرآن در رمضان ثبت نام ميکنم .

قبلا در چند سايت ثبت نام داشتم .امسال ميخوام ثبت نام يک جا و در اين وبلاگ باشه تا همه يک جا دور هم جمع بشن.

گل تقديم شما شما هم بيايد خوشحال ميشم

http://khatmeghoran.parsiblog.com

+ مهدي رهبرزارع

+ روح الله باوند

مهم مهم مهم

حماسه سياسي....

حتما مطالعه کنيد و در صورت همراهي بازنشر نماييد

ياعلي

www.emaad.parsiblog.com

+ جباري

سلام

امروز تولد اربابم ... حسين(ع).... هست.و براي من يکي از بزرگترين عيد ها...

شعبان است و زماني تا مهماني خدا نمانده .........

ميخوام برم يک خانه تکاني اساسي... شايد اين خانه تکاني به محيط مجازي هم کشيده شود.شايد هم نه...

اين روزها درگيرم که براي چه مينويسم؟؟؟

براي خدا.... براي دلم يا ............ براي نفسم ؟؟؟

دلم براي وقتهايي که گمنام مي نوشتم تنگ است.

شايد هم کوله بارم را بردم جايي ديگر و در ميان گمنامي نوشتم.

به دوراهي رسيدم که چرا مينوسيم؟؟؟؟ خدا کند که اسير استحاله نشده باشم....

خدايا خير دنيا و آخرت را نصيب همه همسفران بنما

ياعلي

ارادتمند:آسمون آبي چهاربرج

+ جباری

+ جباري

يک روز يک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى‌کرد.
ناگهان متوجه چند تار موى سفيد در بين موهاى مادرش شد.
از مادرش پرسيد: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفيده؟
مادرش گفت: هر وقت تو يک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوي، يکى از موهايم سفيد مى‌شود.
دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهميدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفيد شده!

التماس دعاي فرج

+ جباري

با عرض سلام و خسته نباشين

وب جالي دارين ممنونم که به وب خودتون آسمون آبي چهاربرج سر بزنين.