سفارش تبلیغ
صبا ویژن

533917_467150960020117_96599423_n.jpg

گم شده ام آقا ...
بسان کودکـی کـه دست مادر را به غفلت رها کرده
و اکنون در فراق او اشک میریزد و مـی جویدش

کاش زودتر پیدا شوم ...

کـه بـه آغوشت برگردم و از یک دنیا دلتنگی و بغض ناله سر دهم

درست مثل کودکـی کـه مادر را دوباره یافتـه

بـه آغوش ضریحت نیازمندم ... حضرت ارباب

 




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری
11562_510183735683749_1279783855_n.jpg
پزشکی پس از زایمان زن مسلمان، اسلام آورد

وضع حمل یک زن عربی مسلمان، توسط یک پزشک زن آمریکایی، باعث تحول بزرگی در زندگی این زن و مسلمان شدن وی شد.

ولادة امرأة عربیة مسلمة بواسطة طبیبة امریکیة ادی لتحول کبیر فی حیاة هذه الطبیبة و اسلامها

به گزارش جهان به نقل از ایسنا،‌ روزنامه "الأنباء" نوشت: یک پزشک متخصص زنان و زایمان آمریکایی،‌ در پی کمک به زایمان یک زن مسلمان،‌ با اسلام و دستورات آن آشنا شده و به دین مبین اسلام روی آورد.

داستان مسلمان شدن این پزشک از آنجا شروع می‌شود که چند ساعت پیش از کمک به زایمان زن مسلمان، به وی می‌گوید که به تنهایی قادر به وضع حمل وی نیست و یک پزشک مرد او را همراهی خواهد کرد.

زن باردار با شنیدن این سخن فریاد کشید و گفت: باید تنها پزشک زن فرزند مرا به دنیا آورد.

پزشک متخصص از رفتار زن باردار متحیر شد و دلیلش را از وی پرسید؟ زن مسلمان نیز در پاسخ گفت: در طول عمرم کسی به جز محارم من، چهره مرا ندیده است. پزشک نیز درخواست او را پذیرفت و خود عملیات زایمان وی را انجام داد.

فردای روز تولد کودک،‌ وقتی پزشک وارد اتاق زن شد، تا برخی نکات لازم پس از وضع حمل را به او بگوید تا دچار مشکل نشود؛ مانند اینکه تا 40 روز پس از ولادت فرزند، روابط زناشویی نداشته باشد،‌ چرا که خطر التهاب رحم را بیشتر می‌کند، زن در پاسخ گفت: کاملا به مسئله آگاهی دارم و آن را از قرآن کریم آموخته‌ایم.

پزشک وقتی این مطلب را شنید به شدت حیرت زده شد. چرا که معتقد بود پزشکان در طول سال‌های متوالی به این نتیجه علمی رسیده‌اند، در حالی که اسلام از صدها سال قبل به این نکته اشاره کرده بود.

البته این پایان حیرت‌های این پزشک آمریکایی نبود. او زمانی که می‌خواست به پدر کودک بگوید که کودک را به هنگام خواب به سمت راست بخواباند،‌ پدر کودک گفت: این مسئله را می‌داند،‌ چرا که احادیث به آنها اشاره کرده است.

همه این مسائل باعث شد این پزشک به آموزه‌های دین اسلام که از قرن‌ها پیش آن را به مسلمانان آموخته و علم جدید تنها به بخشی از آن دست یافته مشتاق‌تر شود.

همین امر باعث شد که وی به نزدیک‌ترین مرکز اسلامی نزد منزلش برود و تحقیقاتش را درباره اسلام آغاز کند.

وی در تحقیقاتش از علماء اسلام کمک گرفت و با برخی مسلمانان آمریکایی دیدار و درباره اسلام صحبت کرد.

اینگونه یک پزشک آمریکایی مسلمان شد.

به نقل از رجانیوز



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری
427864_643912202301669_920131071_n.jpg
هنوز چشم فلک در انتظار تو می گرید ....
بیا که انتظار سر اید زمین دوباره میگرید ...
هنوز مثل کودک خردسال که مینشیند در راه ..
تمام باور قلبم برای دیدن تو میگرید ...
...
تمام لحظه های عمر طی میشود ناگاه
به پای خسته تو مادری بی قرار میگرید ..
هنوز لاله های دشت نینوا سرخند
به پای امدنت گلبرگها میگرید
بیا تمام واژه غربت ..
بیا تمام یک باور ...
کنار نایب تو زمانه هم میگرید ..

اللهم عجل لولیک الفرج




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری
61571_460319497382284_1837869645_n.jpg

«دختران ویتنامی را بخرید با قیمت 6000 دلار آمریکا »
خدمات :
 1.ضمانت میشود که باکره باشد.
2.ضمانت میشود که در 90 روز تحویل شما گردد.
3.نیاز به پرداخت اضافه نیست.
4.اگر قبل از یک سال فرار کرد شما یک دختر دیگر رایگان دریافت خواهید کرد .

پ.ن: ینی واقعا حرفی هم واسه گفتن مونده ؟؟؟
فقط میخوام یکی برده داری رو واسم تعریف کنه؟

این عکس رو واسه اونایی گذاشتم که ثانیه شماری میکنن واسه اینکه آمریکا بیاد آزادشون کنه و دموکراسی بیاره واسشون ...
منورالفکرنماهای عزیز پیشاپیش ناموسشون رو آماده کنن واسه آزادی و دموکراسی آمریکایی !!!

شرمنده از روی گل همه دوستان ، واسه بعضیا باید بی پرده صحبت کرد تا بلکه به خودشون بیان




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری
422098_510336682335121_205935897_n.jpg

روزی در هوای گرم مدینه ،زنی جوان و زیبا در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بنا گوشش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد.

مردی از اصحاب رسول خدا(ص) از طرف مقابل می آمد. آن منظره زیبا سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زیبا شد که از خودش و اطرافیانش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمی کرد.

آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد. همانطور که می رفت، ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت ،
... وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور رسول اکرم رفت و ماجرا را به عرض او رساند. اینجا بود که آیه مبارکه نازل شد:

«ای پیامبر! به مو منان بگو که دیده هاشان را فرو گیرند و عورتهاشان را نگاه دارند زیرا که آن برای ایشان پاکیزه تر است .به درستی که خدا – به آنچه می کنند – آگاه است .

و به زنان باایمان نیز بگو که دیده هاشان را فرو گیرند و عورتهاشان را نگاه دارند و زیور و زینت خود را – مگر آنچه از آن آشکار آمد- ظاهر نسازند و باید که روسریها و مقنعه هاشان را بر گریبانهاشان فرو گذارند و پیرایه های خود را ظاهر نسازندمگر برای شوهرانشان ، یا پدرانشان ، یا پدران شوهرانشان، یا پسران خواهرانشان ، یا زنانشان ، یا مملوکان ، یا دیوانگان و افراد ابله ، یا کودکان غیر ممیّز»

برگرفته از کتاب : داستانهای استاد شهید مرتضی مطهری





نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری
313804_445288522221407_1700085354_n.jpg
تو که از قد خودت هم کمی افتاده تری
یک سر و گردن از افرا و سپیدار سری

کمرت خم شده زیر گذر حادثه ها
تا کمر راست کند بعد شهیدی پدری

چه کسی گفته که راکد شده ای مرد خطر
موجی از حادثه ای گرچه فقط یک نفری

خود اسطوره صبری که شدی پنهان در
پشت لبخند هرازگاهی و چشمان تری

ساز احساس تو در گوشه آسایشگاه
می زند هم نفست نغمه ایثارگری

نه شهیدی و نه آزاده و نه مفقودی
آینه دار دفاعی و مدام الاثری

تو خودت باز ترین پنجره ای رو به خودت
حیف در سینه ما نیست به سمت تو دری

کی شود چشم به چشمان خدا دوخته
از شعف بال درآورده از اینجا بپری

داری از چشم جهان می روی آسوده شوی
برو اما نکند خاطره ات را ببری




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری

http://mahdieh-sefidshahr.ir/gallery/poster/googlea4.com_imam_zaman_hazrate_mahdi%20(13).jpg

دانشگاه انتظار بعد از 1173سال همچنان دانشجو میپذیرد،
متاسفانه این دانشگاه هنوز 313 فارغ التحصیل هم نداشته است،
این دانشگاه درتمام شبانه روز آزمون به عمل می آورد.
مدارک لازم برای ثبت نام:
1.نمازاول وقت،
 2.ولایت علی مداری،
3.دائم الوضوبودن،
4.قلبی آکنده از یاد خدا،
5.برگه تسویه حساب حق الناس!!
به امید عدم مشروطی دراین دانشگاه.
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا.

 




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری
379903_389073754540853_454912695_n.jpg

عشق یعنی حرمت یک استخوان
یادگار از قامت یک نوجوان
انکه با خون شریفش رسم کرد
بر زمین جغرافیای اسمان




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری
935203_529573593768651_1687465284_n.jpg
خـــرجِ این روضـــــه گرفتــــن از جـــگر ها می رسد
نـوکری با خــــون دل خــــوردن همیشه تـوأم است
اینــــــکه ما نـــــوکر شــــدیم از ربنای فاطمه است
مــثل عیــــسی که عروجـــش از دعای مریم است
دســـت مـــــن که نیــــست نامت گریه در می آورد
کار خورشید است اینــکه روی هر گل شبنـم است
خـــــوب و بـــد را می خـــرند این است رسـم کربلا
تلــــــخی چــای عــــراق و شهد شِکّر با هـم است
یا حسینِ سیـنه زن، جــــانم حسین فاطمه است
در قــــــرار سیــــنه زنـــها پاســـــــخ دم یا دم است
دســـــت از این دامــــن کشیـــــدن تیرگی می آورد
خوش به حال آنکه چنگ التماســـش محکم است
بابــــــت هــــــر روضــــــــه ای از روضــــه های کربلا
باید از جان هم گذشـــت امّا بضاعت هم کم است

 




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری
72550_439435819473778_111459726_n.jpg
"چه می شد اگر این بانوی فقیر مادر شما بود؟ چه کسی در این جهان اهمیت میدهد؟ چه کسی؟؟"
What if this poor lady was your mother? Who cares in this world? who?
گاهی ...اوقات مرگ بهتر از زنده بودن و سوختن تدریجی است.
Sometimes death is easier than being burned alive - slowly!
این زن پس از تخلیه اجباری منزلش در شیخ جراح توسط ارتش رژیم صیهونیستی، مهاجران اسرائیلی با مسخره کردن و دست انداختن و هو کردن این زن او را همراهی کردند.
After the forced evacuation of her house in Sheikh Jarrah by the Israeli Army, Israeli settlers are making sure this helpless woman‘s heart is well burned by making fun at her for her loss.
"چه می شد اگر این بانوی فقیر مادر شما بود؟ چه کسی در این جهان اهمیت میدهد؟ چه کسی؟؟"
What if this poor lady was your mother? Who cares in this world? who?



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/2/2 توسط ساحل صبوری